جلسه‌ی اعضای شورای مرکزی جماعت روز چهارشنبه ١ تیرماه در دفتر مرکزی جماعت در تهران برگزار شد.

عبدالرحمن پیرانی دبیرکل جماعت در این نشست بر اهمیت یادگیری علوم، فنون، انواع مهارت‌ها و تخصص‌های لازم برای اداره درست زندگی و جامعه به عنوان فروض كفائى و جهاد در راه خدا، تأکید کرد. مشروح سخنان دبیرکل در ذیل به سمع نظر خوانندگان خواهد رسید.

در ادامه این نشست که با حضور تمامی اعضای شورای مرکزی برپا گردید، اعضای شورا در موضوعات داخلی جماعت و مسائل روز جامعه به شور و مشورت پرداختند.

گفتنی است جلسه مشترک اعضای شورای مرکزی و هیأت اجرایی روز پنج‌شنبه ٢تیرماه برگزار خواهد شد.


مشروح سخنان دبیرکل در جلسه شورای مرکزی جماعت:


بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

ضمن عرض سلام و ادب، حضور اعضای محترم شورا را خیرمقدم عرض می‌نمایم و برای شما بزرگواران دوام صحت و سلامتی و توفیق عبادت و بندگی را از پيشگاه خداوند حىّ منان طلب می‌کنم و بسيار مسرور که پس از مدتى نسبتاً طولانی بار دیگر در اجتماعی صميمى و معنوی حضور بهم می‌رسانیم. امیدوارم توفیقات ربانی قرین حالمان باشد.
اجازه بفرمایید نخست عرایضم را با بيانى کوتاه پیرامون آیه ١٢٢ سوره مبارکه توبه آغاز کنم:
خداوند بزرگ می‌فرماید:
«وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ» (توبه:122)
این آیه در واقع بر فرض کفائی یا به تعبیر دیگر واجب اجتماعی با در اولويت قرار دادن تحقق مصالح عمومى و رفع نیازهای ضروری جامعه تأکید می‌کند و یادگیری علوم، فنون انواع مهارت‌ها و تخصص‌های لازم برای اداره درست زندگی و جامعه را به عنوان فرض كفائى و جهاد در راه خدا به معناى عام كلمه قلم داد می‌نماید.
به عبارتی دیگر منظور از فرض کفایی و یا واجب اجتماعی این است که هر کسی یا گروهی نظر به توان و تخصص خود و در چارچوب نیاز جامعه به انجام وظیفه بپردازد و سرانجام همه‌ی تلاش‌ها در خدمت تعالی و پیشرفت جامعه و شهروندان قرار می‌گیرد.
اما به نسبت ترجمه‌ آیه، دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد (وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً) مؤمنان را نسزد (شایسته نيست) که همگی برای جهاد از شهر محل سكونت بیرون بروند.
اما كسان دیگری گفته‌اند شایسته نیست که همگی برای کسب دانش و معارف اسلامى از شهر بيرون بروند؛ و شهر را خالی بگذارند «فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ» (توبه:122)
یعنی سزاوار نیست که همه ساکنین یک شهر در هر جنگی و یا برای کسب معارف اسلامی کلاً خارج شوند. چرا از هر قبیله‌ای، گروهی، عده‌ای برای جهاد خارج نمی‌شوند تا معانى و فلسفه احکام و معارف دين را در ميدان جنگ بیاموزند و هنگام بازگشت آنچه را از احکام و معارف در ميدان جهاد آموخته‌اند برای مردم بازگو کنند. در صورتی چنین کاری نکنند باید از پیامدهای آن بیم داشته باشند.
در واقع می‌توان گفت پیام آیه این است که برای نیل به آسایش و آرامش و ترقی و پیشرفت در یک جماعت و جامعه ضرورت دارد به‌سان یک خانواده كسانى كه در جايگاه مسؤوليت قرار دارند صميمانه و مجدانه به تأمین نیازها و تحقق مصالح عموم خانواده همت بگمارند.
و پیام دیگر این آیه به تعبیر ابن‌عباس و حسن بصری و طبری و ابن‌کثیر  این است که تنها کسانی توفیق بیشتری خواهند داشت تا در میدان عمل عظمت، عمق و اعجاز این دین را بهتر درک و فهم نمایند، كه آگاهانه و صادقانه زندگی خود را گام‌به‌گام و در مواقع مختلف با تعالیم دین و قواعد و موازین شرع تنظیم نمایند.
زیرا قرآن مجید شرایط هدایت و حمایت خاص پروردگار براى بندگانش را، مجاهدت و تلاش مستمر و حضور در میدان عمل قرار داده است و می‌فرماید:
«وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ» (عنکبوت:69)
در نتيجه اقداماتی و تلاش‌هایی مانند جهاد و دفاع از وطن هنگامی مورد تهاجم دشمن قرار می‌گیرد، اصلاح امور، کسب علم و دانش و تخصص، انفاق و مجاهدت مالی، ارائه خدمات اجتماعی و فرهنگی و آموزش مهارت‌های مختلف به‌منظور تسهيل در امور زندگى و مدیریت درست حیات، در عداد فروض کفایی و مسؤولیت اجتماعی قرار می‌گیرد و ابواب خیری هستند که ذيل این آیه قرار می‌گیرند.
زیرا فروض کفایی ارتباطی تنگاتنگ با منافع و مصالح عمومی دارد؛ و هنر حرکت‌ها و تشکل‌ها و جریان‌های فعال در جامعه تبدیل این مسئولیت‌های اجتماعی به فرهنگ عمومی و تعمیق آن است تا در نتیجه به فرهنگ غالب در جامعه تبدیل شود.
در اين سياق باید پذیرفت امروزه دعوت اسلامی و حرکت‌ها و جریان‌های فعال اجتماعى به مرحله جدید و خطیری از فعالیت‌ها و مسؤولیت‌های خود منتقل شده‌اند که اضافه بر وظایف اصلی تربیت و آموزش اعضا و حفظ انسجام داخلی و نشر فرهنگ و تعالیم دینی و فضایل اخلاقی و تعمیق فرهنگِ فعالیت‌های جمعی و حفظ هوشیاری در تعامل با قضایای سیاسی ضرورت دارد، در جهت برقراری و تقویت ارتباط مؤثر با جامعه و سایر شهروندان و ارائه خدمات به آن‌ها و رفع نیازهای آنان در حد توان و تلاش‌ براى تعالی بیش‌ازپیش فکری، فرهنگی، اعتدال و دگرپذیری و وفاق و برادری در میان عموم شهروندان، و عبور دادن آن‌ها از تعصبات مختلف و احترام به تفاوت‌ها و تنوع های موجود در جوامع اسلامی و نیل به آرامش، وفاق و همبستگى و همدلی و رفاه و آسايش از هر کوششی فروگذار نکنند و نیز با خلق اهداف بلند و حکیمانه و متناسب با عصر و زمان به پیشرفت و تعالی متناسب با توانایی‌ها و شایستگی‌های مادی و معنوی آن‌ها، بیش‌ازپیش کمک بکنند و آن را صمیمانه از جمله وظایف خویش قلمداد نمایند.

حکیمی گفته است انسان‌ها در مسیر حیات خود و در جهت تحقق مصالح و منافع مشترک تنها دو انتخاب دارند یا تقابل و تقاتل، یا تعامل و تعاون.

در این سیاق برخى از انديشمندان مجموعه‌ای از نیازها و مبادئ عام و نیز خاص را به‌عنوان مشترکات انسانی مورد تأکید قرار داده‌اند كه همواره به تعارف، تعاون و ايثار میان انسان نیاز دارد.

مشترکات عام كه تضمين كننده‌ی اصل زندگى است؛ مانند حق حیات، اخلاق اساسی كه خود شامل صداقت، امانت‌داری و عدالت ورزى است، کرامت انسانی، آزادی، علم، عقل، مالکیت خصوصی.
مشترکات خاص شامل فرهنگ، سرزمین، تاریخ، زبان، عادات و رسوم، قانون، و نیز فضایل اخلاقی مانند احسان، ايثار، عفت و پاكدامنى و عفو؛ که زینت‌بخش زندگی و تسهیل‌کننده آن هستند.
بدیهی است حفظ، پاسداری و دفاع از این مبادئ و ارزش‌ها از جمله وظایف مصلحان، تشکل‌ها و جریان‌های فعال و مؤثر در عرصه‌ اجتماع نيز هست و بذل‌توجه نسبت به اين ارزش‌هاى اساسى نشان از ميزان دلسوزی و احساس مسؤوليت نسبت ‌به همنوعان و هم‌وطنان دارد.